تحقیق در مورد تاریخچه کامپیوتر
بشر برای کندو کاو در طبیعت و فضای اطراف خود به ابزار و وسایل بسیار توانمندی دست یافته و همیشه نیاز منشأ اختراع چنین ابزاری بوده است. از جمله این اختراعات بسیار مهم میتوان به کامپیوتر (رایانه) اشاره نمود که پیدایش آن باعث تحولی شده است که از بعضی جهات میتوان آن را با تحولی که بر اثر انقلاب صنعتی به وجود آمد مقایسه کرد. البته این تحول به مراتب وسیعتر و فراگیرتر از تحول ناشی از انقلاب صنعتی است، به گونهای که در روش زندگی،کار و نگرش ما به دنیا تغییرات اساسی بوجود آورده است. در دوران انسانی اروپا، فرهنگ از طریق ماشین چاپ انتشار یافت و اکنون کامپیوتر در قلب انقلاب جدید تکنولوژیکی قرار دارد. به این دلیل عصر حاضر را عصر کامپیوتر یا عصر انفورماتیک نامیدهاند.
اهمیت کامپیوتر در دنیای امروز و در دنیای آینده بر همگان روشن است بسیاری از موفقیتهایی که انسان در سالهای اخیر به دست آورده است بدون کامپیوتر هرگز حاصل نمیشد. کامپیوتر یکی از مهمترین ساختههای بشر است. اگر در چند دهة گذشته کامپیوترها انسان را از کارهای یکنواخت و تکراری آلوده کردهاند، در سالیان اخیر مفاهیمی مانند هوش مصنوعی سیستمهای خبره سیستمهای تشخیص کلام و صدای انسان و ... مطرح گردیدهاند که به کامپیوتر این امکان را میدهند تا بیشتر شبیه انسان عمل نماید.
امروزه همگان متفق القولاند که فراگیری استفاده عملی از کامپیوتر کاری اجتناب ناپذیر برای زندگی در دنیای فوق مدرن امروزی است و هر کس باید شناخت پایهای از کامپیوتر و مصارف آن را داشته باشد ، که اصطلاحاً سواد کامپیوتری گفته میشود با آنکه اصطلاح سواد کامپیوتری معانی متفاوتی بین افراد مختلف دارد اما اکثراً فرد با سواد کامپیوتری را شخصی میدانند که:
· شناخت پایهای از اینکه کامپیوتر چه کارهایی را میتواند انجام دهد داشته باشد.
· قادر به استفاده از کامپیوتر به عنوان ابزاری شخصی در حرفه خود باشد.
· قادر به ارتباط با کامپیوتر و استفاده از برنامههای تجاری مانند واژه پردازها بانکهای اطلاعاتی صفحه گستردهها یا برنامه های مشابه تجاری باشد.
· آگاهیهایی از تأثیر اجتماعی تکنولوژی فعلی کامپیوتر و اثر آن در آینده داشته باشد.به روایتی مقبرهٔ او در شهر خوی، استان آذربایجان غربی میباشد. آرامگاه دیگری نیز منسوب به وی در شهر خیوه ازبکستان وجود دارد و البته آرامگاهی هم در ما بین صومعهسرا و فومن این مقبره خود یک مجموعهٔ فرهنگی - تاریخی است و در فاصلهٔ قرنهای هشتم تا چهاردهم هجری (۱۴ تا ۲۰ میلادی) برای بزرگداشت نام پهلوان محمود ساخته شدهاست. چنانکه در آن نواحی رسم بر این است که پس از مراسم ازدواج برای تبرک به زیارت آرامگاه او میروند.
طبق منابع موثق، پهلوان محمود قتالی فرزند پهلوان پوریای ولی بوده و با عنوان محمود قتالی بن پوریای ولی از وی نام برده شدهاست. برخی از منابع متاخر کلمه «ابن» که به معنی «فرزند» است، حذف نموده و منابع معاصر نیز هر دو شخصیت را یکی فرض نموده و پهلوان محمود قتالی را مشهور به پوریای ولی ذکر کردهاند.
این اشتباه در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی هم تکرار شدهاست. اما باید توجه داشت که پهلوان محمود قتالی هر چند که عارف و پهلوان نامداری بوده و آثاری هم با یادگار گذاشته، ولی هرگز در شهرت و نامآوری به پدرش پهلوان پوریای ولی نمیرسید.
پس میتوان گفت آرامگاه پهلوان محمود قتالی فرزند پوریای ولی است که در شهر خیوه در ۲۵ کیلومتری جنوب شهر اورنگ مرکز خوارزم ازبکستان میباشد.[۲]
شهرت پوریای ولی تنها به دلیل پهلوانیهایش نیست بلکه مردم منطقه او را به داشتن ویژگیهای نیکوی اخلاقیِ معلم، مرشد، صوفی و مرد خدا میشناسند. آرامگاه مشهور شده بنام او از پر رونقترین مکانها در منطقهاست که هر روز مردم کثیری از اطراف فرارود و به ویژه خوارزم برای زیارت و راز و نیاز با خدای خود به آنجا میروند. گفتنی است که در ایشان قلعه امیران و صاحب منصبان زیادی مدفوناند اما امروزه از هیچیک از آنها نامی برده نمیشود و تنها نام پهلوان محمود بن پوریای ولی و آرامگاهش همچنان زندهاست.[۳]
البته مقبرهای در شهر خوی وجود دارد که روی آن نام پوریای ولی نوشته شدهاست؛ و مردم شهر خوی آن را «پیر ولی» مینامند. در مورد اینکه پهلوان پوریای ولی در خوی زندگی کرده و در همین شهر و در گورستان مشهور به «پیرولی» دفن شدهاست به ۵ سند مهم تاریخی اشاره میشود:
تخت جمشید یا پارسه (یا پرسپولیس، پرسهپلیس، هزارستون، صدستون یا چهلمنار) نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که طی سالیان پیوسته، پایتخت باشکوه و تشریفاتیِ پادشاهی ایران در زمان امپراتوری هخامنشیان بودهاست. در این شهر باستانی کاخی به نام تخت جمشید وجود دارد که در دوران زمامداری داریوش بزرگ، خشایارشا و اردشیر اول بنا شدهاست و به مدت حدود ۲۰۰ سال آباد بودهاست. در نخستین روز سال نو گروههای زیادی از کشورهای گوناگون به نمایندگی از ساتراپیها یا استانداریها با پیشکشهایی متنوع در تخت جمشید جمع میشدند و هدایای خود را به شاه پیشکش میکردند.[۱][۲]
در سال ۵۱۸ پیش از میلاد بنای تخت جمشید به عنوان پایتخت جدید هخامنشیان در پارسه آغاز گردید.[۳] بنیانگذار تخت جمشید داریوش بزرگ بود، البته پس از او پسرش خشایارشا و نوهاش اردشیر یکم با گسترش این مجموعه به گسترش آن افزودند. بسیاری از آگاهیهای موجود که در مورد پیشینهٔ هخامنشیان و فرهنگ آنها در دسترس است به خاطر سنگنبشتهها و گل نوشتههایی است که در این کاخها و بر روی دیوارهها و لوحهها آن حکاکی شدهاست.[۴] سامنر برآورد کردهاست که دشت تخت جمشید که شامل ۳۹ قرارگاه مسکونی بوده، در دورهٔ هخامنشیان ۴۳٬۶۰۰ نفر جمعیت داشتهاست.[۵] باور تاریخدانان بر این است که اسکندر مقدونی سردار یونانی در ۳۳۰ پیش از میلاد، به ایران حمله کرد و تخت جمشید را به آتش کشید.[۳][۶] و احتمالاً بخش عظیمی از کتابها، فرهنگ و هنر هخامنشی را با این کار نابود نمود. بااینحال ویرانههای این مکان هنوز هم برپا است و باستانشناسان از ویرانههای آن نشانههای آتش و هجوم را بر آن تأیید میکنند.
این مکان تاریخی از سال ۱۹۷۹ یکی از آثار ثبت شدهٔ ایران در میراث جهانی یونسکو است.
به سلسلهای از جنگهای مذهبی گفته میشود که به دعوت پاپ توسط شاهان و نجبای اروپایی داوطلب برای بازپسگیری سرزمینهای مقدس از دست مسلمانان برافروخته شد. صلیبیان از جایجای اروپای غربی در جنگهایی مجزا بین سالهای ۱۰۹۵ تا ۱۲۹۱ (۱۹۶ سال) شرکت داشتند. جنگهای مشابهی نیز در شبهجزیره ایبری و شرق اروپا تا قرن ۱۵ میلادی (۱۰۹۵ تا ۱۵۰۰ حدود ۴۰۰ سال) برپا بود. مبارزان صلیبی یا به اختصار صلیبیان، مسیحیان کاتولیکی بودند که علیه مسلمانان و مسیحیان ارتدوکس در قلمرو روم شرقی و در ابعاد کوچکتر با اسلاوها و بالتهای پگان، مغولها، و خوارج مسیحی میجنگیدند[۱]؛ گرچه در بازههایی مسیحیان ارتدوکس با آنها متحد شده، علیه مسلمانان میجنگیدند. صلیبیان، توسط پاپ مورد تکریم قرار گرفته و آمرزیده میشدند.[۱][۲]
صلیبیان در ابتدا با هدف بازپسگیری اورشلیم و سرزمینهای مقدس از دست مسلمانان شروع به جنگ کردند و مبارزات آنها در حقیقت پاسخی بود به درخواست رهبران امپراتوری روم شرقی برای جلوگیری از پیشروی ترکان سلجوقی در آناتولی. همچنین، عبارت جنگهای صلیبی برای توصیف مبارزاتی همزمان و پس از آن در قرن ۱۶ به کار میرود[۳] که در خارج از شام[۴] به دلایل مختلف مذهبی، اقتصادی و سیاسی معمولاً علیه پگانها و خوارج مسیحی و افراد تکفیر شده[۵] انجامشد. رقابتها بین مراکز قدرت مسیحی و مسلمان گهگاه منجر به اتحاد بین جناحهای مذهبی در برابر مخالفان خود شد، مانند اتحاد مسیحیان با سلجوقیان روم در جنگ صلیبی یکم.